سفارش تبلیغ
صبا ویژن

زندگی سبز
 

بازدید امروز: 113
بازدید دیروز: 0
کل بازدیدها: 96776

می روم خسته و افسرده و زار سوی منزلگه ویرانه ی خویش

به خدا می برم از شهر شما دل شوریده و دیوانه ی خویش

می برم,تا که در آن نقطه دور شستشویش دهم از رنگ گناه

شستشویش دهم از لکه ی عشق زین همه خواهش بیجا وتباه

می برم تا ز تو دورش سازم ز تو,ای جلوه ی امید محال

می برم زنده بگورش سازم تا از این پس نکند یاد وصال

ناله می لرزد,می رقصد اشک آه,بگذار که بگریزم من

از تو,ای چشمه ی جوشان گناه شاید آن به که بپرهیزم من

بخدا غنچه ی شادی بودم دست عشق آمد و از شاخم چید

شعله ی آه شدم,صد افسوس که لبم باز بر آن لب نرسید

عاقبت بند سفر پایم بست می روم,خنده به لب,خونین دل

می روم از دل من دست بدار ای امید عبث بی حاصل

فروغ فرخ زاد


نوشته شده در تاریخ یکشنبه 88/8/17 توسط محسن
تمامی حقوق این وبلاگ محفوظ است | طراحی : پیچک  
قالب وبلاگ